پرسش :

امیرکبیر برای پیشرفت کشور چه اقداماتی انجام داد و چه نتایجی داشت؟


پاسخ :
پاسخ از آقای دکتر موسی حقانی، رییس مؤسسه‌ مطالعات تاریخ معاصر:

امیرکبیر رجلی بود که در مکتب قائم مقام، بالابلندی‌ها و پستی و فرودهای سیاست را و کشورداری را آموخته بود. ایشان می‌دانست ایران کشوری است که در معرض هجوم بیگانگان قرار دارد. وقتی امیرکبیر به صدارت رسید دو دوره از جنگ‌های روسیه علیه ایران و دو مرحله از جنگ‌های ایران بر سر هرات گذشته بود و نفوذ اقتصادی آن‌ها هم که مخصوصاً از دوره‌ی محمدشاه به بعد خیلی در کشور افزایش پیدا کرده بود اقتصاد ایران را با چالش جدی مواجه کرده بود.

امیرکبیر پی برده بود که برای پیشرفت ایران ابتدا می‌بایست مقابل نفوذ بیگانگان بایستیم. به‌طور طبیعی امیرکبیر هم مستقیم با سیاست‌های انگلیس و روسیه در ایران و هم با عوامل آن‌ها در ایران برخورد داشت. ایشان افرادی نظیر میرزا آقاخان نوری و خیلی از این نوع افراد را سعی کرد با تبعید و برخورد از دور سلطنت و حاکمیت قاجار دور کند. به نظرم امیرکبیر هم در حوزه‌ی سیاست خارجی و هم در حوزه‌ی سیاست داخلی که هم جنبه‌های فرهنگی را در برمی‌گیرد و هم جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را، احساس می‌کرد که باید اقدامات جدی انجام دهد. امیرکبیر در خصوص روس و انگلیس و دخالت‌های آن‌ها خیلی محکم ایستاد. آن‌ها فهمیدند که دیگر دوره‌ی آن نوع اقداماتی که داشتند و هر کاری دلشان می‌خواست انجام می‌دادند گذشته و البته در مسیر کارشکنی و ایجاد مزاحمت برای امیرکبیر افتادند. در حوزه‌ی داخلی عواملشان در ایران با امیرکبیر درگیر شدند و امیرکبیر تا زمانی که ناصرالدین شاه از آن حمایت می‌کرد توانست این‌ها را سر جای خودشان بنشاند.

امّا اصلاحات امیرکبیر اصلاحاتی بود که توسط همین گروه‌ها و جریانات چه خارجی‌ها و چه داخلی‌ها قابل تحمل نبود. یک زمانی سفرای روس و انگلیس هر چه اراده می‌کردند حکّام و حاکمیت ایران تن به آن می‌داد و این باب میل امیرکبیر نبود و در مقابل آن‌ها ایستاد و یک سروسامانی به سیاست خارجی و به سفارتخانه‌های ایران داد. یک حرکت نمادینی هم در این حوزه انجام داد و در چند کشور مهم اروپایی دستور داد پرچم ایران بر روی سفارتخانه‌ی ما به اهتزاز دربیاید که قبلاً این‌ها اجازه نمی‌دادند. در کشور ما پرچم‌های آن‌ها بالای سفارتخانه‌هایشان افراشته بود، ولی به ما اجازه نمی‌دادند. این خودش حکایت از نابرابری و برخورد از موضع بالا داشت که آن‌ها با ایران می‌کردند. امیرکبیر همان ابتدا با این حرکت نمادین به آن‌ها نشان داد که دیگر نمی‌توانند با ایران از موضع بالا صحبت کنند و اگر ایران دنبال رابطه‌ی با جهان و دنبال رابطه‌ی با غرب هم هست این رابطه، رابطه‌ی برابری است؛ یعنی از موضع برابر آن‌ها یک کشورند و ما هم یک کشوریم و مناسباتمان باید بر اساس منافع ملی‌مان شکل بگیرد. این شاید یکی از اوّلین اقدامات امیرکبیر بود که برای آن‌ها پیام جدی داشت که دوره‌ی تسلیم در مقابل بیگانگان که متأسفانه از جنگ‌های تحمیلی روسیه علیه ایران آغاز شده بود دیگر به نقطه‌ی پایانی خودش رسیده است.

در حوزه‌ی داخلی هم امیرکبیر یک سیاست سختگیرانه‌ی اقتصادی را برای مقابله‌ی با سوءاستفاده‌هایی که می‌شد در پیش گرفت. به‌اصطلاح امروزی‌ها حقوق‌های نجومی که برقرار شده بود و افراد استحقاقش را نداشتند توسط امیرکبیر قطع شد، حتی برای خود شاه هم یک قاعده در خصوص حقوقی که به او تعلق می‌گرفت قرار داد. خب قبل از آن شاید خزانه‌ی دولت در اختیار پادشاه بود و هر کاری دلش می‌خواست می‌توانست بکند. امیرکبیر آن را هم ضابطه‌مند کرد. البته این‌ها همه با حمایت خود ناصرالدین شاه صورت گرفت.

در حوزه‌ی کارآفرینی و حمایت از تولیدات داخلی، امیرکبیر برنامه‌ی گسترده‌ای داشت و از تولیدکنند‌ه‌ی داخلی حمایت می‌کرد. ما متأسفانه بازارمان از دوره‌ی محمدشاه به این طرف دچار یک پدیده‌ای به نام سرمایه‌داری واسطه و وابسته شد؛ امّا امیرکبیر کاملاً در مقابل سرمایه‌داری ملی ایران ایستاد و در سرمایه‌داری ملی ایران دنبال تولید داخلی بود. ما ظرفیت‌های خوبی داشتیم و می‌توانستیم آن‌ها‌ را ارتقاء دهیم. سرمایه‌داری واسطه یا وابسته که از دوره‌ی محمدشاه کارش را در ایران آغاز کرد، فقط به‌دنبال واردات بود. برای اینکه واردات در کشور صورت بگیرد و آن‌ها هم به مطامعشان برسند از هیچ تلاشی برای به شکست‌کشاندن تکاپوهایی که برای رونق تولید داخلی صورت می‌گرفت کوتاهی نمی‌کردند. امیرکبیر متوجه این موضوع هم بود و با حمایتی که از تولیدکننده‌ی داخلی داشت انجام می‌داد، بنا داشت که به این وضع خاتمه دهد. در بعضی از نوشته‌ها و تواریخ هم آمده که امیرکبیر در موارد مختلف تلاش داشت از تولیدکننده‌ی ایرانی حمایت کند.

واقعاً اگر این اقدام آن موقع صورت می‌گرفت ما به‌هیچ‌وجه شاهد روزهای سیاه و تاریکی که بعدها در دوره‌ی قاجار و حتی در دوره‌ی پهلوی به شکل وحشتناک‌تر آن را دیدیم نبودیم و امروز ایران در حوزه‌ی تولید و اتکاء به تولید داخلی شاید در جایگاه بسیار برتر از الان قرار داشت، ولی به برکت انقلاب اسلامی خوشبختانه در این ۴۲ سال ما شاهد حمایت جدی از تولیدکننده‌ی داخلی هستیم. هر چند هنوز هم آن جریاناتی که میل به واردات دارند و منافع خودشان را در واردات دنبال می‌کنند و موانعی ایجاد می‌کنند وجود دارند، ولی انقلاب اسلامی از اساس یکی از اهدافش در حوزه‌ی اقتصاد حمایت از تولید داخلی و قطع وابستگی به بیگانگان است.

در حوزه‌ی اداری هم متأسفانه دولت قاجار بیشتر به‌خاطر بعضی از زیاده‌خواهی‌هایی که آدم‌ها دارند و خرابکاری که عوامل نفوذی می‌کردند دچار فساد گسترده‌ی اداری شدند و امیرکبیر با این مقوله هم درگیر شد و شاید خیلی از ناراحتی‌هایی که برای امیرکبیر و علیه‌اش به‌وجود آمد، به‌خاطر مبارزه‌ی با فساد و تلاش برای برقراری عدالت در کشور بود که هم از بین شاهزادگان و هم از درون دربار و سایر بخش‌های حکومت که دستشان آلوده بود و به‌نحوی دستبرد می‌زدند به خزانه‌ی کشور در مقابل امیرکبیر صف‌آرایی کردند. بیگانگان هم اساساً منتظر یک چنین فرصتی بودند که بتوانند امیرکبیر را تضعیف کنند و ظاهراً کیدشان هم کارگر افتاد.

در حوزه‌ی پیشرفت و دستیابی به تکنولوژی هم امیرکبیر برنامه‌هایی داشت. تأسیس دارالفنون یکی از اقدامات جدی بود که امیرکبیر انجام داد. البته امیرکبیر نتوانست افتتاح دارالفنون را ببیند و این دارالفنونی که بعد از شهادت ایشان تأسیس شد شاید خیلی با آن چیزی که امیرکبیر مدنظرش بود منطبق نبود. قرار بود اینجا یک مرکزی برای تربیت نیروهای ماهر فنی باشد و یک مشکلی که اینجا وجود داشت همان بحث عقب نگه‌داشتن ایران بود که امیرکبیر برای این چاره اندیشید. برخلاف دوره‌ی عباس میرزا که تعداد کمی دانشجو به خارج می‌فرستادند و تقریباً هیچ نتیجه‌ای برای ایران حاصل نشد، امّا امیرکبیر استاد از خارج آورد؛ یعنی طرحش این بود که استاد از خارج بیاید و آن دانش به‌نحوی به ایران و ایرانی منتقل شود و ما بتوانیم در حوزه‌های صنعتی کادر تربیت کنیم که این کادر بعدها بتواند احتیاجات کشور را در حوزه‌های مختلف برآورده کنند. این هم یک حرکت جدی دیگری بود که امیرکبیر انجام داد و اگر واقعاً به نتیجه می‌رسید شاید فاصله‌ی بین ما و کشورهای اروپایی کمتر می‌شد. درست است که غرب و انگلستان در رأس کشورهای اروپایی از ما فاصله گرفته بود، ولی این فاصله هنوز خیلی عمیق نشده بود. در این رقابتی که در جهان بر سر پیشرفت درگرفته بود شما هر چقدر دیرتر وارد چرخه‌ی پیشرفت می‌شدید بیشتر عقب می‌ماندید. متأسفانه هرچه گذشت بعد از آن فاصله‌ی ما با آن‌ها بیشتر شد و سرعت آن‌ها چند برابر شد. می‌شد از همان دوره‌ی امیرکبیر اقدامات جدی انجام داد برای اینکه این‌قدر فاصله‌ بین ما و آن‌ها ایجاد نشود.

منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری